1395

آخرین روز از تعطیلات؟ با ریفیقم از صفا خوراکی و نوشیدنی و کلی چیز میزای مضر خریدیم رفتیم چایی دم کردیم، ارباب حلقه ها دانلود کردیم دیدیم،زدیم توو سر و کله ی هم و مثل دایناسور خندیدیم، نهایتاً نصف شب با ریخت و تیپِ سکینه سه پستون برگشتم خونه 1395...

عاشق بحث های نوروساینس با محمدعلی ام :))) این مرد باید پزشکی می‌خوند نه زبان‌شناسی! واقعاا اطلاعات بی نظیری داره در این خصوص. گاهی ساعتها در این مورد حرف می‌زنیم . رابطه مغز و آگاهی ، مغزو اختلالات روانی ، مغز و هورمون ها و وسواس ...✨ 1395...

خیلی جالبه که رئیسم نمیذاره من از مرکز برم :)) میگه تو رو آسون بدست نیاوردم که بذارم آسون بری :)) اون شغل مسئول فنی که بهم پیشنهاد داده بودن و توو شهرستان بود رو رد کردم! رئیسم میگه قراره معاونت اجتماعی بهزیستی رو بگیرم ، می‌خوام با مدرک تو این کارو کنم، تورو مسئول اون بخش می‌کنم، خودت واسه خودت کار می‌کنی، میگه لازمت داریم هنوز اینجا و نباید بری . 1395...

وقتی سرما میخوری ، یا یه مشکل جسمی یا روحی برات پیش میاد و بعدش که احساس می‌کنی داری بهتر میشی و حالت خوبه ، تمام وجودت پر می‌شه از حس سپاسگزاری و قدردانی :)) همش از خودت و بدنت و کائنات حتی ممنونی که حالت خوب شده، خیلی حس خوبیه، کاش همیشه قدر خودمونو بدونیم ولی❤️ 1395...